عقیق

من برای صبرتون یه یا علی می خوام. همـــــِین !
چهارشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۰، ۰۹:۱۲ ب.ظ

زیر هشتی

هشتی آخر خط اعدامیاست.

اعدامیا رو یکی دو شب قبل از اعدام می برند تو  بند هشت برای قرنطینه که مبادا ...


گویند که محل ملاقات را هم زیر هشتی گذاشته بودند برای اینکه شاید زندانی زیاد خوش به حالش نشه بابت اون ملاقات و یادش باشه  آخر خط، همین هشتیه است.

وقت ملاقات داد می زدن زندانی فلانی زیر هشتی ملاقات داری.


 دلم1:

چندتا از رفقا دارن می رن زیر هشتی ملاقاتی دارند. براشون دعا کنید طاقت بیارند. 


دلم2 :

بین ما مردم ایران نود ونه درصد

عدد حاجتمان پنج نباشد هشت است


هفت بیتاب ترینت، لب پایین من است
 گر به رویش لب بالایی مرقد، هشت است

دلم3 :
یه تیکه از بهشت خداست صحن گوهر شادت
پر فرشته جامونده رو پنجره فولادت

دلم 4:
رویای زیبای شبای خستگی هامی ....

دلم 5:
یاد اونوقت ها که با بچه ها از حرم بر می گشتیم
آی آدما بشارت، اومدیم از زیارت
زیارت کسی که برده دلو به غارت

دلم 6:
....

به هشت نرسید


امام رضا

دریافت فایل
سایز فایل:3.01 مگابایت




نوشته شده توسط احسان متین رزم
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
من برای صبرتون یه یا علی می خوام. همـــــِین !
عقیق
گاهی فکر می کنم.
گاه گاهی فکر می کنم که چه کم فکر می کنم.
و هر از چند گاهی فکر می کنم که چه خوب است کم فکر می کنم.

آخرین مطالب


زیر هشتی

چهارشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۰، ۰۹:۱۲ ب.ظ

هشتی آخر خط اعدامیاست.

اعدامیا رو یکی دو شب قبل از اعدام می برند تو  بند هشت برای قرنطینه که مبادا ...


گویند که محل ملاقات را هم زیر هشتی گذاشته بودند برای اینکه شاید زندانی زیاد خوش به حالش نشه بابت اون ملاقات و یادش باشه  آخر خط، همین هشتیه است.

وقت ملاقات داد می زدن زندانی فلانی زیر هشتی ملاقات داری.


 دلم1:

چندتا از رفقا دارن می رن زیر هشتی ملاقاتی دارند. براشون دعا کنید طاقت بیارند. 


دلم2 :

بین ما مردم ایران نود ونه درصد

عدد حاجتمان پنج نباشد هشت است


هفت بیتاب ترینت، لب پایین من است
 گر به رویش لب بالایی مرقد، هشت است

دلم3 :
یه تیکه از بهشت خداست صحن گوهر شادت
پر فرشته جامونده رو پنجره فولادت

دلم 4:
رویای زیبای شبای خستگی هامی ....

دلم 5:
یاد اونوقت ها که با بچه ها از حرم بر می گشتیم
آی آدما بشارت، اومدیم از زیارت
زیارت کسی که برده دلو به غارت

دلم 6:
....

به هشت نرسید


امام رضا

دریافت فایل
سایز فایل:3.01 مگابایت


۹۰/۱۱/۱۹ موافقین ۱ مخالفین ۰
احسان متین رزم

نظرات  (۱۱)

 عالی بود...
دل مچاله شده ما را هم بارانی کرد...
پاسخ:
ممنونم
بهتر بود بفرمایید دل ابری

چون این ابر است که وقتی مچاله شود می بارد

اسفنج
 

من و عبای شما؟ نه من از خودم گله دارم

من از خودم که شمایی چقدر فاصله دارم...


: همان وقتی که از قطار جا می مانم... معلوم است که هنوز

نمی خواهی قفسم را باز کنی...


پاسخ:

اگر یک صندلی در کوپه آخر نگه داری
قطاری را فقط یک ساعت دیگر نگه داری
اگر یک ساعت دیگر،کنار کوپه آخر
نگاه مهربانت را به سمت در نگه داری
اگر وقتی کبوتر ها به گنبد بال می سایند
برای بال پروازم فقط یک پر نگه داری
دلم می سوزد و می سازد از خون جگر بالی
اگر تو آتشم را زیر خاکستر نگه داری
اگر شعری برایت باشم و شعر جدیدم را
بخوانم،بشنوی،در گوشه دفتر نگه داری
اگر نام مرا در بین مشتاقان دیدارت
به عنوان کنیز حضرت مادر نگه داری
اگر قسمت شود پای پیاده می رسم،باشد
مرا وقت شفاعت در صف محشر نگه داری


تلاش کردم پاسخ در خوری باشد :)

 آقا لذت بردیم
ولی میشد که به هشت برسه...  :)
پاسخ:
نه دیگه
نویسنده نمی تونه تو این شرایط
یعنی قرار بود
نشد
ممنونم صادق  عزیز
 دیدی می گم خلا وجود داره
الان دارم جوابت رو توی یه پست جدید می دم
وقتی این رو منتشر کنی بقیه بازدید کننده ها اول ایم رو می خونن بعد می رن کامنت اصلی من و جواب تو رو می خونن.
تازشم اگه الان کسی با نظر من موافق بود کوجا باهاس لایک کنه.
شما وقتی توی پلاس فعالیت می کنی همینطوریه
اما اگه یه جایی مثل افسران باشه که بشه توش یه سری حرفها رو برای یه عده خصوصی تر و شخصی تر زد و بازخوردهای بهتر و تخصصی تری هم گرفت
به شخصه فعالیت توی پلاس و اینطور شبکه های اجتماعهی رو توصیه نمی کنم.
شبکه اجتماعی خاص تر با کاربران همرنگ تر شاید گزینه بهتری برای اینطور بحثهای با نتیجه و مفید باشه.
قطعا هم این دو مکمل هم می تونن باشن.
جایی برای تولید محتوا و جایی برای انتشار محتوا.
بنظرم بدون فضای دوم ، یعنی جایی برای انتشار محتوا، از نعمت نقد و نظر دیگران محروم می مونی و زمینه بحث و نقد و نظر رو فراهم نمی کنی.
این هم که بحث در کامنت ها به انحراف می ره ناشی از نبود آموزش و توانمندسازی بچه های خودی هست.
اغلب اوقات بیشتر دوستان ما به فعالیت در شبکه های اجتماعی فقط به چشم تفریح و سرگرمی نگاه می کنند تا جهاد و مبارزه. نتیجه اش هم همین انحرافات می شه.
راه حلش هم تایید نظر توسط نویسنده نیست. من خودم به شخصه ترجیح می دم در فضای شبکه اجتماعی کامنتم رو بذارم چون هم راحت ترم و هم می تونم برخلاف وضعیت اینجا براحتی بحث کنم  و هم نظر بقیه رو درباره کامنتم از طریق تعداد لایگ ها بدونم. چیزی که اینجا نیس


پاسخ:
حرف کاملا صحیحه
من هم موافقم که وبلاگ و شبکه اجتماعی مکمل هم هستند
یکیشون به تنهایی کار کردش زیر 50 درصد خواهد بود.
حرکت خوب اینه که به بچه های متدین یاد بدیم که از عرصه نبرد نباید گریخت
باید ماند وسازماندهی شد و مبارزه کرد.
ترس از این و آن و نام و عنوان در هر نقطه ای به کار لطمه می زنه

هم نظریم برادر
ان شا الله افسران هم سرعتش درست بشه و لایو هم بشود تا بیشتر بتونیم خدمت برسیم
 فرق شبکه اجتماعی با وبلاگ همینه دیگه
تو اونجا هم مطلب رو می تونی لایک کنی و شیر کنی . هم نظر خودت رو بلافاصله می بینی هم به نظر دیگران می تونی جواب بدی و لایک کنی.
دوران وبلاگ نویسی یه جورایی به سر اومده الان دنیای وب دنیای وب 2.0 هست. دنیای مشارکت و فعالیت جمعی

پاسخ:
بله این خیلی خوبه و حق با شماست که هم کارشناس این حوزه ای و پیر در این زمینه.
اما من فکر می کنم در وبلاگ برخی خلا های شبکه های اجتماعی رو میشه جبران کرد و برخی مزایای آنرا هم در وبلاگ می شود احیا کرد.
این دو مقوله اصلا بدیل هم نیستند بلکه می توانند مکمل باشند.
در شبکه اجتماعی فرصت اندیشه نیست.
حضور بی قاعده افراد به جریان تشریک و تقویت فکر آسیب می زنه. مثلا مقوله انحراف پست در کامنت که زیاد هم شده در شبکه های اجتماعی، جواب بالبداهه گفتن که به متفکرانه بودن جواب آسیب می زند، حضور افراد نامتناسب در یک پست، و بمباران مطالب که در شبکه اجتماعی رخ می دهد باعث می شود که شبکه اجتماعی تبدیل به محل مناسبی برای تشریک اندیشه باشد نه برای اندیشیدن.
البته این عرض من نباید از اهمیت بیان در عرصه اندیشه بکاهد. بنابر این وبلاگ می تواند پشتوانه مناسبی باشد برای اندیشه ای که بعدا در شبکه اجتماعی بیان شده و تنقیح شود.

پاسخی که شاید پست شود. :)
خدا شما رو از جرقه ای کم نکنه

 حاجی ما رو هنوز تو قفس انفرادی مون نگه داشتن.
نه ملاقاتی نه پیامی نه نگاهی ...
هیچی به هیچی ...

آخر یه روزی هم نوبت ما می شه . می بینی حالا

پاسخ:
شاید اعدامی نشدی هنوز دادش گلم!!
البته هر کی ندونه ما که می دونیم که به شما ملاقات حضوری میدن
ملاقاتی شما پارتیش خیلی کلفته میاد تو سلول سراغت. :)

بابی انت و امی یاحسین :(
 کاشکی به همین راحتی که گفتین بود! :ا

جالبه شما هیچ کامنتی رو بی پاسخ نمی ذارین!!

در جواب پاسخ شما در دو پست قبلی:
همین دور و بر...:)
پاسخ:
باز هم ممنون از نظرتون
اگه خدا بخواد بنا دارم همه نظرات رو هم منتشر کنم پاسخ بدهم الا بعضی که روشنه :)
در نظر دارم جنبه وب 2.0 ی ولابگ حفظ بشه تا به هدفم بیشتر نزدیک بشوم.
ان شا الله از "خوش اومدین" شما هم کشف رمز بشه تا شبکه، انسجام بهتری پیدا کند.

 زیر هشتی...

پس کی نوبت من میرسه!


پاسخ:
همین الان
ترمینال - مشهد - بارگاه سلطان
التماس دعا
 دلت هوایی شده ناجور!
دادا من حاضرم جام رو بدم شما بری‌ها!!!
اصلاً بیا از این معامله‌هایی که من با سید عبدالزهرا می‌کنم...
هر چی کاسب شدن نصف نصف! قبوله؟!
تو همین مدت هر چی تو از این آه حسرتت کاسب شدی هم نصف نصف!
قبوله؟!
پاسخ:
ما همه اش رو حاضریم بدیم
به شرطی که یه قدم از دیگران جلو بیافتیم :)
اونی هم که تقسیم می کنه وصله بخل بهش نمی چسبه
تو هم اگه هیچی به ما ندی بازم راضی هستیم
:)

 عالیییییییییییییییییییی بود انصافاً.
:(


پاسخ:
ممنون از لطفتون
من اشک می ریزم...
چاووشیِ دلنشینی بود.
رزقک الله انشاءالله.
پاسخ:
زیر هشتی ملاقاتی دارید.
چیزی نگید ناراحت بشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی